احساس گناه در مصرف کنندگان مواد چه تاثیری دارد؟
تابه حال به این موضوع توجه نموده اید که احساس گناه ناشی از یک رویداد یا رفتار ناپسند چه تاثیراتی بر فرد می گذارد؟ و یا اینکه این احساس می تواند چه فشار روانی را به فرد وارد کند؟آیا می دانستید که گاهی احساس گناه و درد و فشار ناشی از آن می تواند فرد را به روی آوردن به مصرف مواد وادار کند؟در مقاله ی زیر ما قصد آنرا داریم تا با توضیح هرچه بیشتر احساس گناه، نحوه ی تاثیر گذاری آن بر افراد و چگونگی روی آوردن آنها به مصرف مواد مخدر را شرح دهیم. احساس گناه یک هیجان خودآگاه است زیرا به ارزیابی درباره ی خود مربوط می شود. هیجان های خودآگاه نوعا وقتی ما با معیارها و اهدافمان برخورد می کنیم، یا آنها را زیر پا می گذاریم و یا آنها را خیلی عالی انجام می دهیم، نمود می یابند و به نوبه ی خود این معیار ها و اهداف ما نیز با اجتماعی شدن توسط والدین، همسالان و دیگر افراد در خود شکل میگیرند.در واقع احساس گناه حسی ناخوشایند از پشیمانی یا ناراحتی از واقعه ای است که در گذشته رخ داده است.
این احساس زمانی به وجود می آید که فرد کاری را بر خلاف ارزش ها و باور های خود انجام داده،یا باوری برخلاف باور های خود اتخاذ کرده است. موقعیت های گوناگونی وجود دارد که فرد ممکن است احساس گناه را تجربه کند و آنچه که برای شخصی بار گناه به همراه می آورد ممکن است برای فردی دیگر به این گونه نباشد. احساس گناه هیجانی است که بعد از یک خطای اخلاقی در فرد به وجود می آید. کسانی تجربه ی احساس گناه را دارند که با رفتارشان به کسی آسیب زده باشند و رفتار خود را بد ادراک کنند. برای احساس گناه ارزیابی منفی از”خود” و “رفتار های خود” اساسی فرض شده است و احساس گناه به عنوان یک هیجان اجتماعی و اخلاقی در نظر گرفته شده و به علت پاسخ به تخلف اخلاقی،بالا بردن رفتارهای اخلاقی، آیین معاشرت بین فردی و بهداشت روانی روی می دهد. به طور کلی احساس گناه یک هیجان دردناک است که شامل ارزیابی منفی از برخی رفتار های خاص است. و در واقع یک تجربه ی خصوصی است که از عذاب وجدان برمی خیزد. منظور از تجربه ی خصوصی این است که احساس گناه اغلب به دلیل چیزی است که در درون ما می ماند و هیچ کس دیگری از آن گناه و از آن عمل غیر اخلاقی آگاه نیست.
با وجود این ها احساس گناه به عنوان یک هیجان منفی افراطی، رفتار انطباقی را مختل می کند و گستره ای از رفتار های متعدد اعم از اختلالات خوردن، مصرف مواد و الکل، طلاق، اختلالات جسمی و بیماری های هیجانی را به وجود می آورد. البته لازم به ذکر است که احساس گناه میتواند در سطح متعادل خود فواید انطباقی نیز داشته باشد. مهم ترین عملکرد انطباقی احساس گناه جلوگیری از اتلاف و بهره کشی است. قبول مسئولیت و اصلاح کار اشتباه برای افراد و روابط ارزش حیاتی دارد. احساس گناه از پرخاشگری جلوگیری می کند و مردم راتشویق می کند تا دست به بازسازی بزنند. همچنین می تواند به عنوان یک وضعیت عاطفی خود تنظیم کننده عمل کند تافرد را به سمت تغییر و ترمیم سوق دهد و ازاین طریق انگیزه ای برای اصلاح و تصدیق اعمال ناشایست به وجود می آورد. بااین حال احساس گناه ساختاری مثبت نیست و اغلب با نفرت از خود و مجازات خود همراه است ودر سطح افراطی خود می تواند موجبات افسردگی و درخود فرو رفتن را فراهم آورد.
نقش خانواده در احساس گناه:
نظریه پردازان یادگیری اجتماعی از کاربرد مفاهیم ذهن گرایانه مثل احساس گناه برای تبیین تعامل اجتماعی و روابط اجتماعی مناسب اجتناب می کنند. آنها ترجیح می دهند از مفاهیمی مثل پاداش ، تنبیه ، خاموشی و تعمیم استفاده کنند. برطبق نظریه یادگیری ، رفتار های اجتماعی مناسب دارای ریشه هایی در تعاملات اجتماعی به ویژه تعامل با والدین است. در واقع وقتی والدین نشان می دهند که موافق نیستند و تصدیق نمی کنند ، فرد هیجان منفی (تنبیه) را تجربه می کند که آنرا به رویداد نخستین ربط می دهد. هروقت که وی خود را درگیر رفتارهای مشابهی بیابد ، این احساسات منفی به طور خودکار فراخوانده می شوند. درگیر شدن در این رفتار ها حتی ممکن است خاطرات و تصاویر ذهنی والدین را نیز برانگیزاند. برای مثال ، وقتی به خاطر عمل خطایی احساس گناه می کنیم، ممکن است چهره ی مادرمان را ، درحالی که به ما اخم کرده است مجسم کنیم. دراین تحلیل احساس گناه به عنوان هیچ عنصر ذهن گرایانه یا شناختی نیست ، فقط احساس منفی شرطی شده است.
نظریه پردازان یادگیری اساس بر احساس گناه تاکید می کنند و در رویکردشان از عواملی چون زمان بندی ، شدت تنبیه ، شیوه های خاص به کار گرفته شده و رابطه عاطفی بین والد و کودک برای آزمون استفاده می کنند. والدین در تربیت فرزند خود از سه شیوه انضباطی استفاده می کنند که شامل:
- ۱) اعمال زور ، تنبیه جسمی، تهدید، محروم کردن از امتیاز ها یا وسایل و کنترل مستقیم.
- ۲) قطع محبت، بیانات غیر جسمی تنفر و خشم، که در آن والدین عدم تایید خود را با روش هایی مثل ارتباط برقرار نکردن، تهدید به جدا شدن و غیره نشان می دهند.
- ۳) استنتاج یا ارائه ی توضیحات کافی به گونه ای که کودک بفهمد چرا رفتارش نگران کننده است، می شود. بنابراین نوع اول باعث شکل گیری رشد اخلاقی در سطوح پایین تر میشود.و قطع محبت نیز در شکل گیری احساس گناه تاثیر گذار است.
تفاوت احساس شرم و گناه:
احساس گناه و شرم اغلب هیجان هایی تلقی می شوند که با یکدیگر همپوشی دارند و خیلی از مردم به استفاده از این کلمات به جای هم تمایل دارند. هر دوی احساس های گناه و شرم هیجان های دردناکی هستند که با خود ارزیابی منفی مرتبط هستند ، اما شرم شامل نگرش منفی درباره کل وجود خود و احساسات بی ارزشی ، ضعف و بی لیاقتی است. در مقابل احساس گناه شامل ارزیابی منفی از برخی رفتار های خاص است. در واقع شرم به عنوان یک هیجان علنی تر از احساس گناه تلقی می شود که به خاطر نقص ها یا گناهانی است که با نارضایتی دیگران همراه بوده و در معرض دید عموم انجام شده است. علاوه براین ها کسانی که عملکرد ضعیف خود را به تواناییشان نسبت می دهند و در واقع به یک عامل درونی ، پایدار و غیر قابل کنترل اعتقاد دارند ، به احتمال بیشتری احساس شرم می کنند. این در صورتی است که اگر عملکرد ضعیف خود را به تلاششان نسبت بدهند ، یعنی عامل درونی ، ناپایدار و قابل کنترل ، به احتمال بیشتری احساس گناه می کنند. اما هر دوی این هیجانات به خوش بینی و بدبینی مرتبط هستند و افراد افسرده خو بیشتر دچار احساس گناه و شرم می شوند.
ویژگی های هیجانات خودآگاه:
همانگونه که پیشتر گفته شد احساس گناه یک هیجان خودآگاه است که مشمول ارزیابی خود می شود. هیجانات خودآگاه چند ویژگی عمده دارند که عبارتند از:
- هیجانات خودآگاه نیازمند بازرنگری خود هستند و از این نظر با هیجانات اصلی اعم از ترس ، خشم ، غم و غیره تفاوت دارند.
- هیجانات خودآگاه در کودکی دیرتر از هیجانات اصلی ظاهر می شوند.
- هیجانات خودآگاه دستیابی به اهداف اجتماعی پیشرفته را تسهیل می کنند. یعنی برای حفظ یا ارتقای جایگاه اجتماعی یا پیشگیری از طرد شدن از جانب گروه ، تکامل می یابند. و این درست همان منظری است که هیجانات خودآگاه را در قالب سازگار خود و بدون افراط آن می نگرد.
- هیجانات خودآگاه جلوه صورتی یکتا و جهانی ندارد. یعنی هیجانات اصلی مانند شادی در همه جهان با لبخند و خنده بروز پیدا می کنند اما هیجانات ناخودآگاه هنوز جلوه بدنی و صورتی یکسانی در تمام جهان را شامل نشده است به علاوه اینکه نمود های غیر کلامی ممتازی برای آنها وجود ندارد.
- هیجانات خودآگاه پدیده های پیچیده شناختی هستند. یعنی این هیجانات نسبت به هیجانات اصلی پیچیدگی بیشتری دارند.
احساس گناه و مصرف مواد:
بسیاری از مردم احساس گناه بیش از حدی را تجربه می کنند. مردم اغلب تشخیص می دهند که احساس گناهی را که تجربه می کنند اغلب ناخواسته است ولی قادر نیستند کاری در قبال این احساس خود انجام دهند. آنها احساس می کنند گیر افتاده اند. احساس گناه اغلب در جامعه ی ما تقویت شده است. ما به مردم می گوییم که در نظر گرفتن احساسات و آرزوهای دیگران به ویژه والدینشان چقدر مهم است، حتی وقتی که این عمل توانایی خودآنها را در برخورد با رویدادهای زندگیشان تضعیف می کند. نظریه پردازان معتقد هستند که فردی که احساس گناه بیش از حدی را تحمل می کند دچار تعمیم دهی بیش از حد نیز می شود. و این موضوع می تواند در زمینه های سلامت روان اعم از افسردگی ، گرایش به مصرف مواد ، کاهش اعتماد به نفس و غیره تاثیر بسزایی بگذارد. نتایج تحقیقات صورت گرفته در این سالها نشان دهنده ی این امر است که احساس گناه به عنوان یک هیجان منفی و دردناک و در سطح افراطی و ناسازگار خود ، در گرایش به مصرف مواد مخدر موثر بوده است.
همچنین اشکال شدیدتر احساس گناه پیامد های منفی برای عملکرد بین فردی و درون فردی دارند. در این پژوهش ها احساس گناه به عنوان هیجان منفی و یا یک احساس بد درباره ی خود توصیف شده است. از این رو میزان احساس گناه و اعتیاد پذیری به یکدیگر مرتبط است به این صورت که با افزایش احساس گناه در فرد آمادگی وی برای مصرف مواد مخدر نیز افزایش می یابد. و یا افراد مستعد برای تجربه ی احساس گناه از آمادگی بیشتری جهت استفاده از مواد مخدر برخوردار هستند. اما در کنار آن هرچه میزان احساس گناه در فرد بیشتر باشد وی کمتر اقدام به اعتراف به داشتن مشکل با مواد مخدر خواهد کرد. این یافته های به معنی آن است که هرچه فرد احساس گناه بیشتر و مخرب تری را تجربه کند، بیشتر احتمال دارد که برای سرکوب آن و رهایی از فشار ناشی از آن و درد متحمل شده ، به مصرف مواد مخدر روی بیاورد و این در حالی است که همین احساس گناه مانع می شود تا مشکل خود را بپذیرد و برای رفع آن درخواست کمک نمایند.
با توجه به این نکته که کنار آمدن با هیجانات منفی یک برانگیزاننده برای مصرف مواد مخدر است، ممکن است افراد مستعد برای احساس گناه از مواد مخدر برای کنار آمدن با احساس دردآور گناه استفاده کنند.و به دلیل احساس گناه فزاینده ناشی از مصرف مواد ، فرد مستعد احساس گناه در چرخه ی معیوبی از هیجانات منفی و مصرف دوباره برای کاهش آنها گرفتار می شود. بدین ترتیب این راهبرد کنار آمدن فرد را به سوی اعتیاد سوق خواهد داد. بنابراین احساس گناه نه تنها به عنوان عاملی برای شروع مصرف، بلکه به عنوان یکی از عوامل ادامه و عود آن نیز به حساب می آید. همچنین پژوهش ها نشان می دهند که گاهی مصرف مواد در افراد مستعد احساس گناه به این علت افزایش هیجانات مثبت و جایگزینی آن با هیجان منفی احساس گناه می باشد. غافل ازاینکه این روند مانع از شکل گیری هیجانات مثبت می شود. علاوه بر این احتمال اینکه مصرف مواد برای کنار آمدن با طرد شدگی صورت بپذیرد، بیشتر است. زیرا احساس گناه می تواند در چنین موقعیت هایی از هیجانات عمده ای باشد که فرد طردشده احساس می کند.
ازاین رو با توجه به نکات ذکر شده و نقش تعیین کننده ی احساس گناه در مصرف مواد و فشار روانی ناشی از آن در افراد مستعد احساس گناه، توجه به آن و سعی در کاهش آن امری ضروری است. به همین دلیل احساس گناه یکی از موضوعات مهمی است که در جلسه ی روان درمانی به آن پرداخته می شود. به ویژه درمیان درمانگرانی که افراد با مشکلات سوء مصرف مواد را درمان می کنند. هدف از روان درمانی در این زمینه، از بین بردن احساس گناه نمی باشد، چنانچه گفته شد احساس گناه در سطح بهنجار خود میتواند باعث تقویت و بهبود روابط اجتماعی فرد شود؛ بلکه هدف کاهش احساس گناه به مکان به خصوص و شرایط به خصوص است و در واقع باعث تعدیل آن در فرد می شود. با توجه به اهمیت روان درمانی در این حیطه، مرکز پیروان همت با در دست داشتن روان درمانگران ماهر و توانا و نیز همدل، می تواند در کاهش این احساس مخرب به افراد مصرف کننده کمک بسزایی کند.بنابراین زمانش رسیده است که با کمی توجه به خود و یا به اطرافیان مصرف کننده تان، قدم در راه درمان این عوامل مخرب بگذارید.
نویسنده:زهرا سادات حسینی
منابع:
جمهری، فرهاد. کرد میرزا، عزت الله و کشمیری، مرتضی؛۱۳۹۱. بررسی نقش شرم و احساس گناه در اعتیاد پذیری دانشجویان کارشناسی دانشگاه های دولتی شهر تهران.
زارع، حسین. علمی منش، نیلا و ترابی، ستاره؛ ۱۳۹۷. بررسی اثر بخشی درمان یکپارچه نگر فلدمن بر کاهش احساس گناه و خود بخشودگی زنان مطلقه ی اصفهان.
Silverman, J, M. 2019. Songwriting to target state shame, guilt, and pride in adults with substance use disorder on a detoxification unit: a cluster-randomized study.
دیدگاهتان را بنویسید